جمع سالم کامده بهر ذَکَر نیز اعرابش بود طور دگر
این چنین جمعی که دارد واو و نون یا که می اید گهی با یا و نون
" واو " می آید برای رفعشان ضمّه نبود هیچگه آن را نشان
مثل " عادَ الصّاعِدونَ مِن جبال " مثل " أنتم مؤمنون یا رجال "
گر بود با " یاء " مثل " مؤمنین " هست اعرابش هماره این چنین
" یاء " هم بر " جر " دلالت می کند هم ز نصب آن حکایت می کند
مثل " مَثوَی المُشرِکینَ فی جَحیمِ " چون " رأیتُ المؤمِنینَ فی نَعیم "