.. :: عربی :: ..

و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی

.. :: عربی :: ..

و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی

.. :: عربی :: ..

أهلاً و مرحباً بکم

آموزش عربی دبیرستان

آخرین نظرات
نویسندگان

نکات مهم ترجمه : حتما کنکوری ها بخوانند .



نکته1 : مهم ترین نکته هنگام ترجمه جملات ، توجّه به ویژگی های فعل از قبیل زمان و صیغه فعل ، لازم و متعدی ، معلوم یا مجهول بودن ، می باشد .
نکته2 : در ترجمه ، به مفرد یا مثنی یا جمع بودن کلمات ، همچنین به اسم های اشاره به نزدیک یا اشاره به دور همچنین به ضمیر و مرجع آن توجّه شود .
نکته3 : اسم های اشاره مانند ( هولاء ، اولئک ، هذانِ . . . . ) اگر قبل از اسم ( ال ) دار بیایند ، به صورت مفرد ، یعنی به صورت ( این ) یا ( آن ) ترجمه می شوند .
مانند : هولاء الرِّجال : این مردان هاتانِ الشَّجرَتانِ : این دو درخت
نکته4 : صیغه های غائب عربی برابر با سوم شخص فارسی و صیغه های مخاطب برابر با دوم شخص فارسی و صیغه های متکلم عربی برابر با صیغه های اول شخص فارسی می باشند .
نکته5 : ( کان + ماضی ) معادل « ماضی بعید » و ( کان + مضارع ) معادل « ماضی استمراری » می باشند . مانند :
ماضی بعید = کانَ جَلسَ : نشسته بود
کانوا قَد ذَهبوا : رفته بودند ( گاهی قَد نیز میان آن می آید )
ماضی استمراری = کانَت تَکتُبُ : می نوشت
کانوا تَجلِسونَ : می نشستید کُنتُ أکتُبُ : می نوشتم
نکته6 : ( قد + مضارع ) معنی تقلیل ( به ندرت ، گاهی ) می دهد . امّا ( قد + ماضی ) به معنی ماضی نقلی است . مانند :
قَد یَتُوبُ الکافِرُ : به ندرت کافر توبه می کند
قَد أرسَلتُم : فرستاده اید قَد کَتبتُ : نوشته ام
نکته7 : هرگاه ادوات شرط ( إن ، مَن ، ما ، مَهما ، اینما . . . . ) بر سر فعل ماضی بیایند ، آن فـعل اغلب معنی مضارع می دهد . مانند :
مَن حَفَرَ بِئراً لاخیهِ وَقعَ فیها : هرکس برای برادرش چاهی بکَند در آن می اُفتد .
نکته8 : هرگاه ( لَم ) همراه مضارع باشد به صورت « ماضی منفی » و اگر ( لمّا ) با مضارع بیاید « ماضی نقلی منفی » ترجمه می شود . مانند :
لَم یَکتُب : ننوشت لَم تَقتُلوا : نجنگیدید
لمّا یَجلِس : ننشسته است لمّا نکتُب : ننوشته ایم
نکته9 : اگر بعد از ( لمّا ) فعل ماضی بیاید معنی « هنگامی که » می دهد و از نظر اعراب لمّا مفعولٌ فیه است . مانند :
لمّا ذَهبتُ : هنگامی که رفتم لما جلَسوا : زمانیکه نشستند
تذکر : ( لِمَ مُخفَّف لِماذا ) اسم استفهام است و نباید با ( لَم ) اشتباه شود .
مانند : لِمَ تَعبُدُ ما لا یَسمعُ و لا یُغنِی عَنکَ شَیئاً
نکته10 : حروف ( سـ ) و ( سوف ) هرگاه بر سر فعل مضارع بیایند ، معنی آن را به مستقبل ( آینده ) تبدیل می کنند . مانند :
سَیَعلَمُ : خواهد دانست سوفَ یَجلِسونَ : خواهند نشست
نکته11 : هرگاه دو یا چند فعل مضارع یا ماضی بعد از ( کان ) بیاید ، ( کان ) معمولاً فقط یک بار برای همه آنها به کار می رود . مانند :
علیٌ کانَ یَکتُبُ و یَضحَکُ و یَتَکلَّمُ معَ اصدقائه :
علی می نوشت و می خندید و با دوستانش صحبت می کرد
نکته12 : فعل ( داشت ) در فارسی را اغلب در عربی به دو حالت می توان آورد
کان + لـِ : کانَ لِعلیٍ کتابٌ مفیدٌ
کان + عند . . : کانَ عِندَکَ کتابٌ مفیدٌ
نکته13 : در ترجمه اسم های نکره از « ی » در آخِر یا « یک » در اوّل اسم استفاده کنید . مانند :
قراَ طالبٌ رسالۀً فی الصَّفِ : یک دانش آموز نامه ای را در کلاس خواند
نکته14 : تعدادی از فعل ها در عربی دارای دو مفعول می باشند .مانند :
(جَعَلَ« قرار داد » ، اَعطی« بخشید ، داد » ، وَهَبَ « بخشید » ، عَلَّمَ « یاد داد » ، اَذاقَ « چشاند » ، ألبَسَ : « پوشاند » ، سَمَّی « نامید » ، حَسِبَ « گمان برد » )
هنگام ترجمه چنین افعالی دقّت کنیم ، یکی از دو مفعول با علامت « را » و دیگری را بدون علامت و همراه با حرف اضافه یعنی به صورت متمم آورده شود .
مانند :
أعطَیناکَ الکوثرَ : به تو کوثر را عطا کردیم
ألبسَ المومِنُ الفقیرَ لباساً : مومن به فقیر لباسی را پوشاند
نکته15 : ( مفعول به ) عربی گاهی در فارسی به جای « را » با حروف اضافه به کار می رود . مانند :
جاءَ أباهُم : نزد پدرشان آمدند دَخَلتُ المَدرَسۀَ : به مدرسه داخل شدم
نکته16 : در ترجمه عباراتی که با « اِنّما » آغاز شده باشد ، از کلماتی مثل « فقط ، بی شک ، تنها . . . » استفاده کنید . مانند :
إنَّما الهُکُم إلهٌ واحدٌ : فقط خدای شما ، یک خداست
نکته17 : حرف « لـ و عِندَ » به همراه اسم یا ضمیر ، به معنی ( دارد ) به کار می رود . مانند :
هَل عِندَکم کتابٌ ؟ آیا کتابی دارید ؟
لأخی سیّارۀٌ جَمیلۀٌ : برادرم اتومبیل زیبائی دارد
نکته18 : در ترجمه صفت ، رعایت نکات زیر ضروری است .
الف ) صفت ها در زبان فارسی به صورت مفرد ترجمه می شوند هر چند در زبان عربی به صورت مثنی یا جمع آمده باشند . مانند :
الرِّجالُ المومنونَ : مردان مومنالطّالبانِ النَشیطانِ : دو دانش آموز کوشا
ب ) هنگام ترجمه جمله وصفیه از حرف « که » استفاده می کنیم . مانند :
القَناعۀٌ کنزٌ لا یَنفَدُ : قناعت گنجی است که تمام نمی شود .
ج ) در زبان عربی بر خلاف زبان فارسی گاهی مضاف الیه می تواند بین موصوف و صفت فاصله بیندازد که هنگام ترجمه باید به این نکته توجّه داشت . مانند :
هذا بابُ المَدرَسۀِ الکَبیرُ : این درِ بزرگِ مدرسه است .
نکته19 : ( مفعول مطلق ) مانند قیدهای فارسی هستند و در ترجمه آن به شکل زیر عمل می کنیم :
الف ) هنگام ترجمه مفعول مطلق تأکیدی از قیود تأکیدی مانند : ( کاملاً ، حتماً ، قطعاً ، بی شک . . ) استفاده می کنیم .
ب ) در ترجمه مفعول مطلق نوعی ( بیانی ) نوعِ انجام فعل بیان می شود و از کلماتی مانند « بسیار ، مانند ، همچون ، به نیکی ، به گونه . . . ) استفاده می کنیم .
نکته20 : در ترجمه جمله های حالیه ابتدا عبارت « در حالیکه » آورده می شود ، سپس جمله ترجمه می شود . توجّه داشته باشید که زمان فعل جمله حالیه بر حسب فعل قبل از آن ترجمه می شود .
الف ) ماضی ( فعل اصلی ) + مضارع ( فعل در جمله حالیه ) = ماضی استمراری مانند :
جاءَ الانبیاءُ یُبَشِّرونَ : پیامبران آمدند درحالی که بشارت می دادند .
ب ) ماضی ( فعل اصلی ) + ماضی نقلی ( فعل در جمله حالیه ) = ماضی بعید مانند :
جلسَ المُعلِّمُ و قَدکَتَبَ لَنا تَمارینَ مُهمَّۀً : معلّم نشست درحالی که تمارین مهمّی را برای ما نوشته بود .
نکته21 : اگر جمله ی قبل از « اِلّا » منفی ( مستثنَی مُفرَّغ ) باشد می توانیم حرف « اِلّا » را حذف کرده و جمله را به صورت مثبت تاکیدی ترجمه کنیم .
مانند : لاتَقُل الا الحقَّ : تنها حقّ را بگو لَم یَذهَب الا علیٌ : فقط علی رفت
نکته22 : به جز « لَن » بقیه حروف ناصبه یعنی « أَن ، کَی ، لـِ ، حتّی » همراه با فعل مضارع بعد از خود به صورت مضارع التزامی ترجمه می شوند . مانند :
اُریدُ أن أذهَبَ : می خواهم که بروم
حینَما جَلسوا لِـیَتناوَلوا : هنگامی که نشستند تا شام بخورند
نکته23 : ( لَن ) از حروف ناصبه است اگر با مضارع بیاید مستقبل « آینده » منفی ترجمه می شود . مانند :
لَن تنالوا البِّرَ : به نیکی دست نخواهید یافت
لَن نَکتُبَ دَرسَنا : درسمان را نخواهیم نوشت
نکته 24 : اسم های موصول خاص ( الّذی ، الّتی ، . . . ) اگر مستقیماً بعد از اسم « الـ » دار بیایند اغلب به صورت « که » ترجمه می شوند .
( اسم موصول در این حالت از نظر نقش اصولاً صفت به شمار می رود ) مانند :
لاأعرِفُ الرَجلَ الَّذی یَبکِی : مردی را که گریه می کند ، نمی شناسم
نکته25 : به معانی حروف مشبه بالفعل ( کأنَّ :گویا که ، لَیتَ : ای کاش ، لَعلَّ : شاید و . . . . ) و کاربرد آنها از نظر منصوب کردن اسم خود توجّه شود .
نکته26 : لا نفی جنس به صورت « هیچ . . . . نیست » معنی می شود .
مانند : لا الهَ الّا اللهُ : هیچ خدایی جز الله نیست
لا رجُلَ فی البَیتِ : هیچ مردی در خانه نیست
تذکر : اسم بعد از لای نفی جنس نکره مبنی بر فتح است یعنی ( الـ ) یا ( تنوین ) نمی گیرد .
نکته27 : فعلی که به باب می رود ممکن است از نظر معنی با ریشه اصلی کلمه تفاوت داشته باشد . به مثال های زیر توجّه کنید :
عَلِمَ : فهمید ، دانست علَّم : یاد داد
حَکَی : حکایت کرد حاکَی : تقلید کرد ، پیروی کرد
قَتَلَ : کشت قاتَلَ . . . : جنگید با . . .
دَفَعَ : پرداخت اِندَفعَ : شتافت ، به سرعت رفت
عَلِمَ : فهمید ، دانست اِستعلَمَ : پرسید ، پرس و جو کرد
نکته28 : هنگام ترجمه گاهی باید به نقش کلمه از قبیل ( فاعل ) یا ( مفعول به ) یا ( مفعول له ) توجّه کرد . مانند :
إنَّما یَخشَی اللهَ مِن عبادِهِ العُلماءُ ( اللهَ : مفعول ، العلَماءُ : فاعل )
نکته29 : هنگام ترجمه مفعول له از عبارت ( برای . . . ، به خاطر . . . . ) استفاده می کنیم . مانند :
قُمتُ احتِراماً لَهُم : به خاطر احترام آنها بلند شدم .
نکته30 : فعل به کار رفته در جمله ی دعایی هر چند ماضی باشد ، به صورت مضارع ترجمه می شود . مانند :
رَضِیَ اللهُ عَنکَ : خدا از تو راضی باشد .
نکته31 : جملاتی که در آنها ( ضمیر فصل ، اِنّما ، لامِ مفتوحه و . . . ) به کار رفته است ، به صورت تأکیدی ترجمه می شود . مانند :
لَو أخَذَتها بِغیرِ امانَهٍ لَقَطَعتُ یَدَها : اگر آنرا غیر امانت می گرفت حتماً دستش را قطع می کردم .
إنَّکَ انتَ السَّمیعُ العلیمُ : همانا فقط تو شنوا و دانا هستی .
إنَّما الهُکم الهٌ واحدٌ : قطعاً خدای شما یک خداست .
نکته32 : تقدیم یا تاخیر کلمات در جمله نیز ، از موارد تأکید یا حصر به شمار می آید
مانند :
إنَّما یَخشَی اللهَ مِن عبادِهِ العُلماءُ ( اللهَ : مفعول ، العلَماءُ : فاعل )
إنَّ معَ العُسرِ یُسراً ( معَ العُسرِ : خبر مقدَّم إنَّ )
اللهُ علی کُلِّ شیءٍ قَدیرٌ ( قَدیرٌ : خبر )
نکته33 : هنگام ترجمه باب تفاعل معمولاً از کلمه ی « با یکدیگر » یا « با هم » و در ترجمه باب مفاعله اغلب از کلمه ی « با » استفاده می کنیم . مانند :
یا ایُّها النَّبیُّ جاهِدِ الکُفّارَ و المنافِقینَ :ای پیامبر با کافران و منافقان جهاد کن تَعاوَنوا علی البرِّ و التَّقوَی : در نیکی و تقوی با هم همکاری کنید
نکته34 : در جملاتی که تمییز نسبت به کار رفته است می توان تمییز را به صورت « مبتدا » یا « فاعل » یا « مفعول به » ترجمه کرد . مانند :
هُوَ اکثَرُ مِنکَ علماً : دانش او از تو بیشتر است .
تتقدَّمُ الطالِبهُ ادباً : ادب دانش آموز پیشرفت می کند .
نظَّمتُ الکُتبَ صفوفاً : ردیف کتاب ها را منظّم کردم .
نکته35 : فعل های به کار رفته در بابهای « إفعال » و « تفعیل » غالباً متعدّی اند و فعل های دو باب « انفعال » و « تفاعُل » و افعالی که بر وزن « فَعُلَ » می آید ، لازمند . مانند:
ارسَلَ : فرستاد فرَّحَ : خوشحال کرد
إنعَقدَ : برگزار شد تعاوَنَ : همکاری کرد قَرُبَ : نزدیک شد
نکته36 : « إنّ » در ابتدای کلام استفاده شده و دارای معنی تأکید می باشد ( همانا ، قطعاً و . . )
امّا « أنّ » حرف رابط بین جملات بوده و معنی « که » می دهد .
نکته37 : هرگاه بعد از کلمه « کلّ » یک اسم مفرد تنوین دار بیاید « کلّ » معنی « هر » می دهد و اگر بعد از آن اسم جمع بکار رود ، معنی « همه » می دهد .
مانند :
کُلُّ یَومٍ نلعَبُ : هر روز بازی می کنیم
کُلُّنا نَلعَبُ : همه ما بازی می کنیم
نکته38 : کلمه « یجبُ » در ابتدای جمله معنی « ضروری است ، لازم است ، باید . . . » می دهد که می توان به جای آن از « علی +ضمیر » استفاده کرد .
مانند : یَجِبُ أن تَسمَعوا : باید گوش دهید
علیکُم ان تَسمعُوا : لازم است ( باید ) گوش دهید
نکته39 : خبر « لیت » و « لعلَّ » در صورتی که مضارع باشد ، معمولاً در فارسی به صورت « مضارع التزامی » ترجمه می شود .
مانند :
لَعلَّ الطالِبُ یَرجِعُ مساءً : شاید دانش آموز برگردد .
لَیتَ السُّرورَ یَدومُ فی الحیاهِ : کاش شادی در زندگی ادامه یابد .
رحیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی